معنی گلدن گیت
حل جدول
پلی معلق در سانفرانسیسکو
لغت نامه دهخدا
گیت. (هندی، اِ) به زبان هندی نوعی از سرود است مثل دهرپد. (از بهار عجم) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات):
بود گیت نزد طرب سنج رود
در این کشور ذوق نام سرود.
طغرا (از بهار عجم).
گیت. (اِخ) دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در 58 هزارگزی درمیان و21هزارگزی خاور شوسه ٔ عمومی قاین به درح. محلی کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنه ٔ آن 364 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
گیت خواندن
گیت خواندن. [خوا / خا دَ] (مص مرکب) خواندن گیت. رجوع به گیت و گیت خوان و گیت خوانی شود.
گیت خوانی
گیت خوانی. [خوا / خا] (حامص مرکب) عمل گیت خوان. سرودخوانی.
گیت خوان
گیت خوان. [خوا / خا] (نف مرکب) خواننده ٔ گیت. آنکه گیت خواند. مطرب. سرودخوان. (از بهار عجم) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
گیت خوانت زهره، قوال ومگس رانت زحل
آبدارت ابر نیسان و خواصت آفتاب.
محمد عرفی (از بهار عجم ذیل کلمه ٔ خواص).
فرهنگ فارسی هوشیار
هندی سرود (اسم) نوعی از سرود: بود گیت نزد طرب سنج رود درین کشور ذوق نام سرود. (طغرا)
گلدن
انگلیسی زرین
گیت خواندن
(مصدر) خواندن گیت.
گیت خوان
مطرب، سرود خوان
گیت خوانی
سرود خوانی
ترکی به فارسی
معادل ابجد
534